الناالنا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات النا

حرفهای النا بعد از یک سالگی

1390/7/7 8:55
نویسنده : گیلدا
658 بازدید
اشتراک گذاری

این دخمل گل مامان یه چیزهایی می گه:

توپ= پوو - بابا= با یا بعضی اوقات هم می گه بابا- به به = به به- غذا= مه-گربه=مو مو-حموم=موم-نی نی= نی- بیرون رفتن=دده-تعجب=اهه- دعوا کردن با داد= اهههههههههههههههههههه-میگم این عروسکها مال کیه= من-مامان= ماما- رفت= رفففففف دهش همین جوری تا چند ثانیه باز می مونه.هاپو= آپوو

به نظر می یاد اینقدر که عجله داره حرف بزنه عجله نداره راه بره.وقتی نگهش می داریم سرپا تا بایسته اول همین طوری با تعجب اطراف رو نگاه می کنه بعد از چند ثانیه می زنه زیر گریه. بسکه از راه رفتن می ترسه. ولی پست روروئکش همچین با شتاب می ره تازه پاهاش رو هم می گیره بالا تا روی سنگه قشنگ لیز بخوره و کلی ذوق می کنه واز ته دلش جیغ میکشه اونم چه جیغهای بنفشی. یه دفعه اونقدر جیغ زد که هر چی غذا خورده بود برگردوندخنده.بسکه این دختر شیطونه.

دیروز رفتیم براش واکسن زدیم. اصلا گریه هم نکرد. باباش فکر کرد الان اونجا رو می گیره رو سرش . ولی اصلا صداش در نیومد . فقط با انگشت اشاره بادکنکهای درمانگاه رو نشون می داد و می گفت پوو -پوو. پرستاره کلی خندش گرفته بود.

یه دو هفته ایی که مریض بود اونم حاد اصلا شبها نمی خوابید.منم شبها بیدار روزها سر کار. یه دفعه از پا دراومدم. و به شدت مریض شدم.هر کی می دیدم می گفت چرا اینقدر لاغر شدی.خدا کنه تا جمعه دیگه که عروسی دختر عمه ام هست حداقل یه کم بهتر شم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

کودک متفکر
7 مهر 90 9:52
کامل ترین بسته ی خود آموز آموزش زبان انگلیسی کودکان در ایران با کیفیت اورجینال
مامان نسترن
14 مهر 90 14:23
سلام دخمل ناز. مراقب خودت باش عزیزم. آفرین دختر شجاع