مسافرت
اولین مسافرت النا به تهران مورخ4/7/90 بود هنوز یک ماهش هم نشده بود.با عمه عصمت و زهرا رفتیم مسافرت خونه اونا مسافرت یک روزه بود ولی اصلا من رو اذیت نکرد آروم می خوابید و بلند می شد. جالبتر اینکه تو اتوبان هر جا که روشن بود چشمهاش رو می بست و هر جا که تاریک بود چشمهاش رو تا آخرین درجه باز می کرد. باد که به صورتش می خورد کلی ذوق می کرد و یه نفس عمیق می کشید.در کل بهمون خوش گذشت. دومین مسافرتش به ساری بود . با عمو علی و بهار رفتیم خونه سمیرا(دختر عمه النا) . بچه ارومی بود و کلی خوش گذشت یه مسافرت 3 روزه بود. عکس هم کنار دریا ازش گرفتیم. فقط یه روز رفته بودیم خیابون ستاره گم شد در کل یه نیم ساعتی طول کشید همه داشتیم دیوونه می شدیم یه بچه...
نویسنده :
گیلدا
10:45