الناالنا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات النا

شیطنتهای النا

1390/7/28 9:17
نویسنده : گیلدا
503 بازدید
اشتراک گذاری

این النای شیطون بلا هر چی بزرگتر می شه شیطونتر میشه.ساعت 4 که میشه می یاد جلوی در و همش می گه مامان مامان . چون می دونه من ساعت 4 میام خونه.حالا بچه به این کوچیکی چطور ساعت رو می فهمه خدا عالمه.اگه بخواد بیاد بغل کسی اول کمی نق می زنه بعد اگه بغلش نکنی همچین دعوات می کنه و داد می زنه و جیغ می زنه که نگو بعد هم که بغلش کردی زود شروع می کنه به گاز گرفتن اونم با همون دندونهای تیزش. اونقدر سخت گاز می گیره که با تمام توانش گاز می گیره. نمی دونم همه بچه ها تو این سن اینطورین یا نه.

در کل بچه جالبیه.اونقدر با نمک شده که نگو.همه اسباب بازیهاش رو می شناسه.میگی خرگوش بده.سریع می گرده پیدا می کنه.عروسکهای کوچیک رو همه نی نی صدا می کنه.عاشق بیرون رفتنه .اگه زود ببریش بیرون و برش گردونی باهات قهر می کنه.

حرفهایی که می زنه:

نی نی-بابا-مامان-مه-دد.سریع با رورئکش راه می ره و هی میگه بودا بودا.

می ره تو آشپزخونه کشوی کابینت رو باز می کنه بعد می ره روبه روش با شتاب خودش رو می زنه به کشو تا بسته بشه.عاشق این کاره.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

فروش زعفران
28 مهر 90 10:27
فروش اینترنتی زعفران اصل
مامان نسترن
28 مهر 90 18:24
آفرین به النای گل. همیشه سالمو سرحال باشی عزیزم
ثمين
4 آبان 90 9:53
سلااااااااااااااام! عزيزم به جمع دوستان دنياي نفيس خوش اومدي!
مامان نسترن
8 آبان 90 12:24
سلام خانومی. دخمل نازو شیطونت چطوره؟ ماجرای کمبود وزن رو واست نوشتم . پست جدیدمو بخون عزیزم
مامان آناهل
10 آبان 90 22:49
بگو ماشالله به این دختر باهوشمون