الناالنا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

خاطرات النا

ماه رمضان

1391/5/3 14:11
نویسنده : گیلدا
679 بازدید
اشتراک گذاری

ماه رمضان امسال تا حالا برام از همه سالی سختتره.نه به خاطر اینکه روزه می گیرم نه .تنها به خاطر همه کارهایی که تو طول روز انجام می دم.برای یک مادر شاغل بی نهایت کارهای خونه و بچه داری و همسرداری سخته.دیروز داشتم یه مطلب می خوندم برام میل شده بود در مورد اشتغال زنان.در این میل ثبت شده بود که خانومها اگه می خواهند شاغل باشند باید شغل راحت و ساده ایی داشته باشند تا با توجه به وظیفه سنگین بچه داری و همینطور همسر داری استرسی به آنها وارد نشود.حتی در مورد همکاری همسر در کارهای خانه و بچه داری هم نوشته بود.اونجا قید شده بود که زنان شاغل باید تفریحات بیشتری نسبت به زنان خانه دار داشته باشند تا دچار افسردگی نشوند.ولی مگه میشه.

امسال من کلاس حسابداری آموزشگاه آزاد هم می رم و شکر خدا آخرهای کلاس هست.دیگه نزدیک به امتحان است.فکر کنید تا ساعت 4 سر کار بعد از 6 تا 8 کلاس بعد هم افطاری اون روز و افطاری فردا و ناهار فردام رو درست کنم .چه شود.واقعا بعضی وقتها از زور خستگی احساس می کنم تموم استخونهام دارند از هم جدا می شوند و سرم هم می خواد منفجر بشه.ولی چه میشه کرد.این یک ماه رو امیدوارم به یاری خدا با موفقیت به اتمام برسونم.

پی نوشت:بعضی ها بهم می گن بابا مگه مجبوری.به نظرتون مجبورم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

نسرین مامان باران
4 مرداد 91 11:35
سلام گیلدا جون خوبین
به نظر من که بزرگترین اشتباه یک مادر سرکار رفتن چون اول به خودش ظلم میکنه بعد به بچش . من از روزی که باران به دنیا اومده چندین بار استعفام و دادم اما تصمیم سختیه چون 10 سال سابقه کار دولتی دارم . نمیدونم با وضع باران شاید مجبور بشم .




سلام.راستش من عاشق کار هستم و اصلا نمی تونم خانه دار باشم.من از اونجور آدمها هستم که وقتی یه روز تو خونه می مونه احساس بدی داره و از کارهای خونه و آشپزی و اینجور کارها هم زود خسته میشم و بعد به همسری غر می زنم.پس اگه سر کار برم خانواده ایی با آرامش بیشتر دارم.
همسایه ما هم دو تا دختر داره یکی اول راهنمایی یکی اول ابتدایی .خانمه خانه داره و همش در حال دعوا کردن با بچه ها و همسرش هست.به نظرم اونم یه آدمی مثل منه که باید تو اجتماع باشه تا اینجور برنامه ها پیش نیاد
مامان نسترن
7 مرداد 91 11:16
واااااااای گیداجون با این برنامه فشرده ای که داری من شرمنده خودم میشم که خونه دارمو کاری ندارم اما دایم نق میزنم که خسته ام. واقعا آفرین به تو. به نظرم هرچی برنامه ها فشرده تر باشن برنامه ریزی زندگیت بهتر انجام میشه ووقت آزاد واسه فکرای الکیم نداری . خوشبحالت