ماه رمضان
ماه رمضان امسال تا حالا برام از همه سالی سختتره.نه به خاطر اینکه روزه می گیرم نه .تنها به خاطر همه کارهایی که تو طول روز انجام می دم.برای یک مادر شاغل بی نهایت کارهای خونه و بچه داری و همسرداری سخته.دیروز داشتم یه مطلب می خوندم برام میل شده بود در مورد اشتغال زنان.در این میل ثبت شده بود که خانومها اگه می خواهند شاغل باشند باید شغل راحت و ساده ایی داشته باشند تا با توجه به وظیفه سنگین بچه داری و همینطور همسر داری استرسی به آنها وارد نشود.حتی در مورد همکاری همسر در کارهای خانه و بچه داری هم نوشته بود.اونجا قید شده بود که زنان شاغل باید تفریحات بیشتری نسبت به زنان خانه دار داشته باشند تا دچار افسردگی نشوند.ولی مگه میشه.
امسال من کلاس حسابداری آموزشگاه آزاد هم می رم و شکر خدا آخرهای کلاس هست.دیگه نزدیک به امتحان است.فکر کنید تا ساعت 4 سر کار بعد از 6 تا 8 کلاس بعد هم افطاری اون روز و افطاری فردا و ناهار فردام رو درست کنم .چه شود.واقعا بعضی وقتها از زور خستگی احساس می کنم تموم استخونهام دارند از هم جدا می شوند و سرم هم می خواد منفجر بشه.ولی چه میشه کرد.این یک ماه رو امیدوارم به یاری خدا با موفقیت به اتمام برسونم.
پی نوشت:بعضی ها بهم می گن بابا مگه مجبوری.به نظرتون مجبورم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟